مدیریت امور پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان

اجلاسیه شهدای دانشجو معلم استان اصفهان

شهید دانشجو معلم مهدی دیده بان

امام خمینی (ره) :ملتی که سالار شهیدان را پیشوا و ایثار و فداکاری را سلاح و شهادت را سبب جاودانگی خود می داند از چه می ترسد و با چه کسی جز خدا معامله می کند؟

نام و نام خانوادگی: مهدی دیده بان

نام پدر : عباس

تاریخ تولد: 26/3/1351

تاریخ شهادت: 4/3/1367

محل تولد: کاشان 

محل شهادت: شلمچه 

کد ایثار: 6708060

عملیات شهادت: تک دشمن

نام پردیس محل تحصیل: تربیت معلم امام صادق

رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی 

وضعیت تأهل: مجرد

یگان اعزام کننده: بسیج

آدرس مزار شهید: دارالسلام گلابچی_قطعه 20_شماره5

 

 

گزیده ای از زندگی نامه شهید

در ابتدای سال 51، سیده نرگس همسر عباس دیده بان که چشم به راه فرزند اولین فرزند خود بود، خوابی دید که نام فرزندش را مهدی گذاشته است. چند ماه بعد در 26 خرداد 51 انتظار به سر رسید و فرزند ایشان پا به عرصه وجود گذاشت و نام اومهدی شد. مهدی مبارزه در راه اسلام را از همان کودکی از پدرش آموخت. دوران دبستان مهدی مقارن با شروع جنگ تحمیلی بود. او پس از طی مراحل تحصیلی وارد دانشسرای تربیت معلم امام صادق رضوانشهر شد. در همین زمان درگیری ها بین ایران و عراق شدت زیادی گرفته بود. مهدی شانزده ساله نیز قصد داشت به ندای حسین زمان لبیک گوید و راهی جبهه ها بشود ولی به علت صغر سن او را از رفتن به جبهه منع کردند. او از پای ننشست و شناسنامه اش را برای رفتن به جبهه دستکاری کردو بعد از آموزش نظامی، راهی جبهه شد. چند روز بعد در تاریخ 4 خردادماه 1367در پاتک سنگین دشمن به منطقه شلمچه تولدی دیگر یافت و 8 سال بعد در تاریخ 1375 پیکر مطهرش به زادگاهش بازگردانده شد.

 

خاطره ای از شهید

خواهر شهید : روز خبر شهادت من خوابشون رو دیدم ، عصر  روزی که خبر شهادت رو داده بودند در اتاق خوابیده بودم که  خوابشون رو دیدم ،  در همان جا و همان موقع را خواب دیدم با لباسی توسی رنگ و کشباف و راحتی که ریز لباس رزمنده ها می‌پوشیدند  ( بلوز شلوار بود جلو بسته یقه گرد)از در اومد داخل اتاق ، من یادم بود که این خبر رو دادند (خبر شهادت)رفتم لباسش رو نگهداشتم که نره اما کشید و رفت و از در ایون رفت بیرون .. چون ما اون موقع بچه بودیم دقیق نگفته بودند که شهید  شدند خبر قطعی شهادت رو داده بودند اما به ما کوچکتر ها این شکلی گفته بودن که یه تعدادی شهید شدند..ملی من به محض اینکه بیدار شدم فهمیدم که شهید شدند.

 

قسمتی ازوصیت نامه شهید

به نام الله یگانه معبود عابدان و یگانه معشوق عاشقان و یکتا شاهد شهیدان. پس از عرض سلام امیدوارم در تمامی شؤون زندگیتان موفق و مؤید باشید و تنها خواهشی که از شما دارم این است که مرا حلال کرده باشید. تنها آرزویی که دارم این است که هیچ وقت دلسرد نشوید و تا جان در بدن دارید در سنگرهایتان بجنگید. ای پدر عزیزم به پاس مهربانی های فراوانت تشکر می کنم و امیدوارم که خدا عمر زیادی به شما بدهد و نیروی کار را از شما نگیرد تا محتاج نشوید. و ای مادر عزیز و گرامیم که بیشتر از همه به من لطف داشتی و حقا که بهشت زیر پای مادران است. خیلی شما اذیت شدید و باید مرا ببخشی...از خدا می خواهم که گناهان مرا ببخشد و مرا جزو بهشتیان قرار دهد.

دیدار به روز قیامت. خدا طول عمر به شما دهد.