اجلاسیه شهدای دانشجو معلم استان اصفهان
شهید دانشجو معلم سیدمهدی خاتمی بیدگلی
امام خمینی (ره) :ملتی که سالار شهیدان را پیشوا و ایثار و فداکاری را سلاح و شهادت را سبب جاودانگی خود می داند از چه می ترسد و با چه کسی جز خدا معامله می کند؟
نام و نام خانوادگی: سیدمهدی خاتمی بیدگلی
نام پدر: سیدآقا هاشم
تاریخ تولد:10/11/1343
تاریخ شهادت:24/11/1364
محل تولد: بیدگل
محل شهادت: فاو
کد ایثار: 6405208
عملیات شهادت: والفجر ۸ نجف اشرف
نام پردیس محل تحصیل: مرکز تربیت معلم شهید آیت
رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی
وضعیت تاهل: مجرد
مسئولیت در جبهه: نیروی تخریب چی
یگان اعزام کننده: همراه با برادران طرح لبیک یا خمینی
آدرس مزار شهید:گلزار شهدا شاهزاده هادی(ع)بیدگل
گزیده ای از زندگینامه شهید:
شهید سید مهدی خاتمی بیدگلی فرزند سید آگاه هاشم در سال ۱۳۴۳ در بیدگل کاشان دیده به جهان گشود.
سید مهدی بعد از گذراندن دوران تحصیل و اخذ دیپلم، وارد دانشگاه تربیت معلم شهید آیت شد و به تحصیل پرداخت. اما با شدت گرفتن شعلههای جنگ درنگ را جایز نشمرد و به یاری برادران رزمندهاش شتافت. او به غیر از دلاوری، صفاتی چون فروتنی و ساده زیستی نیز داشت. سید مهدی در وصیت نامهاش توصیه میکند از تجمل در مراسم ختم من بپرهیزید و به حقیقت در ساده زیستی پیرو جدش رسول الله(ص) بوده است. سید مهدی ندای حق را شنیده بود و با دو بال ایمان و شهامت در روز ۶۴/۱۱/۲۴ از زمین فاو به قله شهادت در عرش اعلا به سوی سرور جوانان بهشت و جدش رسول الله(ص) پر کشید.
وصیت نامه شهید:
«بسم الله الرحمن الرحیم » «ولا تقولوا المن یقتل فى سبیل الله امواتا بل احیاء ولکن لا تشعرون »
(سوره بقره آیه 154)
به کسى که در راه خدا کشته مىشود مرده نگویید آنها نمردهاند بلکه زندهاند ولى شما این واقعیت را درک نمىکنید .
السلام علیکم با درود و سلام خدمت حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبدالله (ص) وبا درود و سلام خدمت منجى عالم بشریت بقیة اله العظمی ولى عصر مهدى موعود (عج) و نایب برحقش امام خمینى و با درود و سلام بر شهیدان گلگون کفن راه حق و حقیقت . یک بنده عاصى گنهکار آنهم حقیر و ذلیل ودرمانده مىخواهد در برابر ملت غیور وشهید پرور و در برابر این خانواده هاى شهدایى که با ایمان راسخ که مانند کوه استوار ایستادهاند، چند کلمهاى بنویسد. آخر با چه رویى. ولى باشد، شاید با درج چند کلمه همه مرا حلال کردند و براى من گنهکار از خدا بخشش خواستند. برادران و خواهران آیا مىدانید بالاترین مقام و منزلت انسانى چیست ؟ آن مقام و منزلت مقامى عبودیت و بندگى خداوند است و بطور عام یعنى اینکه انسان همیشه باید بنده خدا باشد و او را پرستش کند و به قول معروف شش دانگ حواسش جمع خدا باشد و هیچ چیزى از او بالاتر نیست همانطور که درنماز درتشهد مىخوانیم (اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا عبده و رسوله ) در جمله دوم مىبینیم که اول شهادت مىدهم به بندگى پیامبر و بعد به رسالت وى پس این نکته قابل توجهى مىباشد . خداى را شکر که چنین نعمت جبهه آمدن را به ما عطا فرمود و منت برما نهاد و ما را در صف جهاد گران قرار داد تا بتوانیم که خدمتى به اسلام بکنیم و آن پیر جماران خمینى کبیر را که مملکت ما را از منجلاب بدبختى و شقاوت بیرون آورد و به سعادت رسانید یارى کنیم و لبیک به نداى هل من ناصرنى ینصرنى وى پاسخ گوییم (خدا را شکر خدا را شکر ) .
اى ملت عزیز و غیور و اى یاران خدا و اى پدرو مادر عزیز و مهربانم بدانید آن کوردلانى که مىگویند حیف است این جوانها تحت تاثیر احساسات قرار مىگیرند و زندگى خود را ول مىکنند و به جبهه مىروند و خود را به کشتن مىدهند آنها واقعا کوردلند و فکرمىکنند این دنیا جاى ماندن است درصورتیکه این دنیا محل آزمایش و محل عبور است و باید جهت مقصد اصلى بار سفر بر بست و توشه راه تهیه کرد که رفتن به جبهه ها خود بهترین راه و روش جهت جمع کردن توشه سفر آخرت است . پدر و مادر عزیزم اگر یک موقعى خبر کشته شدن مرا براى شما آوردند ناراحت نشوى و بدینطرف و آن طرف نزنید و بلکه افتخار کنید که در امانت دارى خیانت نکرده اید و بازهم فرزند دارید مبادا با پس دادن یک امانت از امانت دیگر خوددارى ورزید و بگویید بس است نه تا در جهان ظلم باشد باید با آن مبارزه کرد و نور را بر ظلمت غلبه داد و خلاصه بکوشید بکوشید تا پرچم اسلام در سراسر گیتى به اهتزاز درآید و ظلم و استبداد نابود گردد (انشاالله ) هر چه زودتر. مادر زحمتکشم یک سوالى از تو دارم اگر کسى امانتى را به شما داد شما چه وظیفهایى دارید وظیفه دارید که از این امانت خوب مواظبت کنید و بعد از امانت را پس دهید و نباید در امانت خیانت کنید حال این را بدان که من هم امانتى را بودم از طرف خدا به تو که حالا موقعش رسیده تا امانت را پس دهید پس موقعیکه خبر شهادت من حقیر را مىشنوید هیچ ناراحت نشوید و بلکه افتخار کنید که توانستید چنین امانتى را به صاحبش پس دهید و من هم از خدا مىخواهم که صبر و بردبارى به شما عنایت فرماید . و حال وصیتم به پدرمهربانم پدرم به این سخن از پیامبرمان حضرت محمد (ص) گوش فرا داده که فرمودند (اشرف الموت قتل الشهاده ) که شرافتمندترین مرگها شهادت است دراین موقع باش که چنین فرزندى داشتى و درچنین راهى دادى که برترین راههاست و از شما مىخواهم که مرا ببخشید زیرا که نتوانستم در زندگى فرزند خوبى براى شما باشم .و حال وصیتم به خواهرانم: اى خواهرانم اگر شهادت من شد از شماها مىخواهم که زینب گونه رفتار نمایید و همانند حضرت زینب (س) که بر بالین نشسته بود رفتار نمایید و هیچ وقت روحیه انقلابیتان را از دست ندهید و در همه جلسات اسلامى و انقلابى که شرکت مىکنید و انشاالله که همیشه در آن جلسات شرکت خواهید کرد خواهرانم نکند یک موقعى که چنین خبرى شنیدید ناراحت شوید و این را بدانید که اماممان فرمودند که ملتى که شهادت براى او سعادت است پیروز است پس ما پیروزیم و حال وصیتم به برادرانم : برادرانم اگر یک موقعى دیدید که چنین سعادتى نصیب من شد شما هیچ ناراحت نشوید و از شماها مىخواهم که هیچ موقع سنگر نماز جمعه وسنگر مسجد را رها نکنید و دیگر اینکه در موقع شهادتم مراسم ختم من هیچ تشریفاتى نباشید و نمىخواهم که حجله گران قیمت بگیرید و یا ازاین جور چیزها و امیدوارم که مرا ببخشید درموردفن من اگر خواسته باشید مرا درلاله زار شهدا در پشت شاهزاده هادى به خاک بسپارید .و موقع دفن کردنم از تربیت کربلاى حسین (ع) اگر در اختیار داشتید بر قبرم بپاشید تا انشاالله مورد شفاعت آقا امام حسین (ع) قرار بگیرم (انشاالله )
و حال چند جملهاى به عنوان وصیت به دوستانم : دوستانم از شما مىخواهم که هیچ وقت دست از این روحانیون مبارز برندارید و همانطور که اماممان خمینى کبیر فرمودند این روحانیون بازوان انقلاب هستند و اگر اینها نباشند انقلابى هم وجود نخواهد داشت اى دوستان عزیزم از شما مىخواهم که هرچقدر مىتوانید به این انقلاب کمک کنید و در ارگانهاى انقلابى کار کنید و درنماز جمعه ها و نماز جماعتها شرکت فعالانه داشته باشید و امیدوارم که تمام دوستان مرا ببخشند ودر پایان چند دعا مىکنیم .
خداوندا ما را در بستر خواب نمیران و اگر بنا شود که در جبهه ها کشته شویم توفیق شهادت واقعى را نصیب ما بگردان .
پروردگارا اینان که بنا حق بر مرزهاى ما هجوم آوردند دشمن تو باشند و با تو سر جنگ دارند پس تو هم با آنها به جنگ درآى و سربازان ما را با حمایت فرشتگان خویش به جان آنان در افکن و بنیادشان را از ریشه برآور و چنان کن که یا به قتل و اسارت تن دردهند و یا به وحدانیت ابدیت تو اقرار آورند و حال دعاى همیشگیمان :
خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار
از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا
و پرچم اسلام را در سراسر گیتى به اهتزاز درآورد به امید پیروزى اسلام برکفر جهانى و بر پا شدن شعار همیشگى اسلام که (لا اله الا الله و محمد رسول الله ) است .
خداوند نگهدار همه شما ها باشد
جنگ جنگ تا پیروزى
بنده عاصى و گنهکار : سید مهدى خاتمى والسلام
خاطره از شهید:
آخرین دیدار یعنی آخرین مرخصی ایشان به خانواده در حدود سه ماه قبل از شهادتش بود و وقتی می خواست برود گفت که حداقل تا ۵ ماه دیگر یعنی عید سعید باستان منتظرم نباشید من زودتر نخواهم آمد.
وقتی می خواست برود من با موتور او را بردم کاشان و بعد از آنجا به قم رفتند. اقوام شهید به او می گفتند که می خواهیم با تو باشیم به بدرقه ات گفت که لازم نیست وقتی کاروان کربلا و راهیان کربلا می روند به بدرقه آنها بروید ، مثل آن است که به بدرقه من آمده باشید و درست این توصیه را هم نمودند که تا آنجا که می توانید به رزمندگان کمک کنید و در همه جا و همه وقت دست خود را در داخل جیب هایتان کنید و پول بدهید برای رزمندگان و یا هرکار دیگر میتوانید بکنید