مدیریت امور پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان اصفهان

اجلاسیه شهدای دانشجو معلم استان اصفهان

شهید دانشجو معلم محمود بیگی حبیب آبادی

امام خمینی (ره) :ملتی که سالار شهیدان را پیشوا و ایثار و فداکاری را سلاح و شهادت را سبب جاودانگی خود می داند از چه می ترسد و با چه کسی جز خدا معامله می کند؟

نام : محمود

 نام خانوادگی: بیگی حبیب آبادی

نام پدر: علی اکبر

  تاریخ تولد:8/7/1340     

تاریخ شهادت:4/1/1361

محل تولد: استان اصفهان

محل شهادت: عین خوش

کد ایثار6105460

عملیات شهادت: فتح المبین

نام مرکز محل تحصیل:پردیس شهید باهنر

رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی

وضعیت تاهل:مجرد

مسولیت در جبهه: رزمنده

یگان اعزام کننده به جبهه:بسیح

نشانی مزار مطهر شهید

 

زندگی نامه

:

شهید محمود بیگی در سال ۱۳۴۱ در  شهر اصفهان در یک خانواده مذهبی و فقیر دیده به جهانی گشود. از همان اوایل کودکی فقر و ناسازگاریهای زندگی گریبان اورا گرفت و  به هر ترتیب مراحل کودکی را پشت سرگذاشت تا به دبستان راه یافت. سالهای درس و تحصیل در استان را علاقه زیادی از خود نشان میداد اغلب در انجمنهای اسلامی و مذهبی شرکت می کرد و مسائل مذهبی در فرایض دینی را به دقت فرا میگرفت و در همین مرحله بود که با قرآن آشنایی پیدا کرده و به خواندن و حفظ آیه های قرآن پرداخت . پس او فارغ شدن از دبستان با علاقه بیشتری به تحصیل ادامه داد و در این دوران به ورزش نیز روی آورد و در سالی که به کلاس سوم راهنمایی را می گذراند توانست در تیم نوجوانان والیبال اصفهان انتخاب شود. با ورود به محیط دبیرستان از اوقات ورزش خود کاهش داده و بیشتر به درس و مطالعه می پرداخت

هر سالی را با موفقیت پشت سر می گذاشت و تعطیلات تابستان را به لحاظ فقر خانواد پیشرو مشغول کارگری (بنانی) میشد. در آن موقع او سال زیر آفتاب گرم و سوزان تابستان در آن لحظاتی که همه سالهاست و هم قدهایش و همکلاسیهایش اغلب در زیر هوای خنک پنکه و کولو به خواب ناز بود رفته بودند او عرق میریخت و بابیل و فرقان و گیج و آجر دست و پنجه نرم میکرد تا شاید بتواند با فکری اسوده و بهتری به درس ادامه دهد همچنین با همان پول زحمتکش دوچرخه ای خرید تا فاصله از خانه تا مدرسه را با آن بپیماید. با شروع انقلاب اسلامی ایران و تعطیل شدن مدارس همراه با مردم انقلابی گام نهاد و به مبارزه با رژیم پرداخت. روزها در تظاهرات و راهپیمانی های ضد رژیم شرکت کرده و شبها به نگهبانی در کوچه و محل می پرداخت با به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی و باز شدن مدارس به درس خود ادامه داد و با پایان گرفتن سال تحصیلی به کمک محرومین جامعه شناخته و همراه با جهاد سازندگی را داوطلبانه به روستاها میرفت و حمام برای این قشرمحروم می ساخت در بسیج  محل شرکت میکرد و به فعالیت می پرداخت کتابخانه مسجد محل  همراه با سایر دوستان گسترش داده همراه با دوستانش در تابستان به شهرستانها و روستاهای اصفهان رفته و به نوشتن شعارهای انقلابی و اسلامی به دیوارها می پرداخت. در جریان مخالفتهای بنی صدر را به مبارزه با طرفداران آنها و لیبرالها و منافقین خلق و روش فکران اجنبی پرداخت. و دفاع از روحانیت مبارز می نمود در آن موقع که این قشر منافق با استفاده از تاریکی شب، شبه هایی خود را داخل کوچه ها پخش میکردند او با دوستانش به جمع آوری آنها می پرداخت و آنها را آتش میزد و در پس این عمل بود که او را شناسائی کرده و در یکی از شما جلوی او را گرفته و او را کتک بزنند. در موقع برداشت محصول گندم به کمک کشاورزان شناخته و در ماه مبارک رمضان ، سحری خود را صرف نموده و نماز صبح را خوانده از منزل خارج میشود. بود در آن حال روزه بودن در آن هوای داغ به روستائیان کمک نموده و نزدیک ظهر به خانه بازگشته به نظافت سر و صورت میپرداخت و الا رغم خستگی به میعاد گاه سیاسی عبادی نماز جمعه شتافته  آوی این است گوشه ای از فعالیتها و ازخودگذشتگی های این جوانان عزیز ما که جان و مال و وقت و همه چیز خود را فدای اسلام میکنند

 

 

وصیت نامه:

سلام بر رهبران توحیدی از آدم تا خاتم و از محمد (س) تا صاحب الزمان (ع ) و سلام بر نائب ، روارت انبیاء و امامان خمینی کبیر رهبر جهان اسلام که چون شیر و دلاورانه روزها ندا سر میدهد و شبها چون جد بزگواری امام سجاد به دعا و نیایش خداوند مشغول است و سلام بر شهیدان گلگون کفن ، بسیجیان این حامیان دودمان حسین ع که مانند او قرییانه میجنگند و به سان او شهید میشوند و نهال انقلاب را آبیاری میکنند و سلام بر برادران روحانی ، این پیامبران عصرمان که پیامهای شهیدان را به ملت قهرمان می فهماند و آنها را سمپاتهای زمانه و تهیدستان و تهی مغزان روشنفکر اجنبی ازمنافقین باز میدارند

و این پیام من است

ای انسانها تاکی بردگی و اسارت تاکی شرک و کفر ، تاکی ضلالت و گمراهی ، آیا هنوز هم زانوی غم در بغل گرفته و به ذکر چه کنم گرفتاری ، آیا در این در افق فلق را نمی بینید که چگونه دل شب را میدرد و از صبح صادق سخن می‌گوید ؟ آیا این امواج خروشان ( فریاد ) انسانهای خمینی گونه را نمی بینید که پشت ابر قدرتهای ، رها ولگر زمانه را بدرد آورده و دیر پایه نمی گذرد که فرعونیان زمان گرفتار غضب خدا خواهند شد . و در ظلم و شرک خود غوغه خواهند گشت. آیا هنوز در فکر تلاوت آیه های قرآن بر مزار مردگان هستید ؟ آیا هنوز باورت نشده ونرید انمن على الذین استضعفو فی الارس و تجعلهم ائمه و نجعلهم وارثین . آیا هنوز باورت نشده که : انا لله و انا الیه را جمون ای برادر چنانچه با ورت شد ، بدان که

زندگی کردن من مردن تدریجی بود

آنچه جان کند تنم عمر حسابی بود

پر با درد همین مفاهیم بود که من گام در چنین راهی برداشتم. ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل ...راتا بل احیاء عند ربهم یرزقون مای مستضعفین جهان | این فریاد یک انسان مهاجر الاا .. است. لبیک که به ندای رهبر خود خمینی کبیر گفته که هر چه فریاد دارید بر سر ابرقدرتها بکشید . وخود را از شمار به شعور درآورید که خداوند می فرماید قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم ) با آنهایی که با ما میجنگید و درود به روان پاک شهیدان که خداوند خریدار آن است

حضور محتوم خانواده عزیزم سلام عرض می کنم. اینجانب محمود میگی فرزند شما  سلام را از دور بپذیرید ، حاجی آقا معروف به (مامان کو چلو ) - احمد آقا، آقا کمال - آقا مرتضی - فاطمه خانم ،زهره خانم - بتول خانم - زهرا خانم - محسن آقا و اتول و متولد ها سلام عرض می کنم. من سلامت هستم وامیدارم که حال شما هم خوب و سالم و تندرست باشید انشاء الله

من در این مدت که از شما خانواده عزیزم دور شدم موجب نگرانی شما شده معظرت می خواهم چون خود را مسئول می دانستم و باید هم می رفتم و باز مجدداً معظرت می خواهم چونکه شما واقعاً حق به  گردن من  دارید ولی چه بکنم که اسلام حق بزرگتری به گردنم دارد و از این دور  برای شما دعا می کنم و از خداوند بزرگ و منزه سلامتی و صبر و  بردباری  شما را خواستارم. نگران من نباشید که میدانم نیستید ، مثل این است که من چند روزی مسافرت رفته باشم و در حدود ۴۰ روز کم یا بیشتر  هم از شما دور باشم  فرض کنید که مسافرت رفتم و اصلا نگرانم  نباشید زیرا اینجا هستیم خوراکمان خیلی بی اندازه خوب است و قدری همه چاق شدم، و هر هفته  نامه می نویسم و از دور شما را ملاقات می کند. انشاء الله که تا پایان سال پیروز می شویم و دسته جمعی حرکت می کنیم به کربلا و امام حسین (ع) را زیارت می کنید  که میدانم  زیارت کردن امام حسین آرزوی قلبی همه شما است.  در پایان سلام مرا به دوستان و آشنایان برسانید و از خداوند می خواهم که رهبر عزیزمان را در سایه خودش حفظ نماید و ظهور حضرت مهدی (عج ا..)   را نزدیکتر  نماید و  او را همگی ببینیم و سلام علیکم و رحمه الله برکاته